بررسی اثر بخشی نگرش نوجوان به والد بر شیوه مقابله نوجوانان در بین دانش آموزان

بیان مسئله :

خانواده کوچکترین و در عین حال مهم ترین واحد جامعه است که در تأمین نیازهای جسمی و روانی انسان ها و همچنین سلامت جامعه نقشی اساسی برعهده دارد (کار،2010) . خانواده، نخستین محیط اجتماعی است که کودک را تحت سرپرستی و مراقبت قرار میدهد. کودک در این محیط، نوع ارتباط را می آموزد. ارتباطات مؤثر، موجب رشد و شکوفایی هویت و کمال انسان و مبنای اولیه پیوند وی با دیگران است در حالی که ارتباطات غیر مؤثر، مانع شکوفایی انسان میشود و روابط را تخریب میکند. بنابراین اساس زندگی و خوشبختی انسان را همین ارتباط های میان فردی تشکیل میدهد (وود، 2005).
برای سازگاری با تغییرات ناشی از بلوغ و نوجوانی تغییر الگوهای شکل گرفته در روابط فرزند – والدین، نه برای فرزندان و نه برای والدین کار چندان سادهای نیست. ولی ایجاد ارتباط مؤثر و خوب در خانواده مشکلات و تضادهای مرحله انتقال از کودکی به نوجوانی را کاهش میدهد. در مطالعه ای که در مورد خانواده‌های بهنجار انجام گرفت، معلوم شد که در خانوادههایی که ارتباط بین والدین و نوجوانان بهتر بود، همبستگی خانواده، سازگاری و احساس رضایت هم بالاتر بود. در حقیقت، ارتباط مؤثر سبب می شود که اعضای خانواده بتوانند بین جدایی از یکدیگر و همبستگی با یکدیگر تعادلی برقرار کنند. تحقیقات اخیر نشان میدهند که ارتباط خانوادگی مؤثر سبب شکل گیری هویت در نوجوان و توانایی او در به عهده گرفتن نقش می شود. برعکس، مطالعات مربوط به روابط والدین و فرزند در خانوادههای نابسامان یا خانوادههایی که فرزند نابهنجار دارند یا یکی از والدین مشکل روانی دارد، نشان داده است که والدین و فرزندان این خانوادهها قادر به برقراری ارتباط مؤثر با یکدیگر نیستند .
خانواده ایرانی امروز در معرض تغییرات رفتاری و کارکردی مهمی قرار گرفته است که همین امر روابط موجود در میان اعضای خانواده را دگرگون نموده است. در نتیجه قوی ترین پیوندهای انسانی در مستقیم ترین قرارگاه آن؛ یعنی نظام خانواده در معرض تهدید قرار گرفته است. در چنین وضعیتی روزبه روز کارایی خانواده در تحقق وظایفش؛ یعنی تأمین سلامت و آرامش روانی کمرنگ تر می شود (آمری و همکاران، 2013). واکنش افراد در دوران نوجوانی نسبت به محیط خود بالطبع تحت تأثیر موازین اجتماعی و فرهنگ گروهی است که در میان آن بزرگ شده است بنابراین حفظ ارتباط مثبت میان والدین و نوجوان می تواند در حفظ سلامت خانواده و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بسیار مهم باشد (احدی و محسنی، 1391). اغلب نوجوانان بزهکار گزارش کردهاند که دارای پدرانی عصبانی، پرخاشگر، دچار تعارضی، مسئولیت ناپذیر، تنبیه کننده با دستورات و مقررات خشن و مادرانی با ویژگیهای بی تفاوتی و طرد کنندگی هستند (پرند، ۱۳۸۹)

نیازهای مرحله نوجوانی حساس است بطوریکه در کنار سایر تحولات مرحله نوجوانی ویژگی مشترک و مهم دیگر آن دوران، استقلال طلبی نوجوان در خانواده است. نوجوان می خواهد به طریقی رشد استقلال خود را به خانواده ثابت کند و براین اساس شروع به ایجاد فاصله بین خود و خانواده می کند و به گروه همسالان نزدیک می شود. در صورتی که خانواده در این دوران به کارکردهای اساسی خود آشنایی نداشته باشد و همچنین با ویژگی های دوران نوجوانی آشنا نباشد، نخواهد توانست عملکرد تربیتی خود را به نحو احسن ایفا نماید و چه بسا که اقدامات نادرست از سوی خانواده، فضای نامناسب موجود در خانواده و غیره، بیشتر و بیشتر نوجوان را از محیط خانواده دور ساخته و در صورتی که خانواده در گذشته نیز کارکرد تربیتی خود را به شیوه درست اعمال نکرده باشد و فرد از پختگی فکری کاملی برخوردار نباشد با گرایش به زمینه های ناسازگارانه مثل عضویت در گروه های افراطی و سایر زمینه ها مشکلات فردی و اجتماعی زیادی را به بار خواهد آورد. سخت گیری زیاد والدین و خانواده در این دوره و همچنین سهل گیری و آزاد گذاری آنها فرزند را موجود سرکش، طغیانگر و متزلزل بار خواهد آورد. از این گذشته این دوران، دوران الگوگیری و همانندسازی و لازم است خانواده الگوهای مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازند. میزان حضور خانواده در اجتماع نیز در این اهمیت بسزایی دارد . هابز معتقد است که بسیاری از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانوادههایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه اند. خانواده در عین حالی که کوچک ترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانوادههای سالم بیرون آمدهاند و افراد ناسالم پرورش یافته خانواده های ناسالم هستند. بسیاری از نظریه پردازان رشته های روانشناسی یادگیری، روانشناسی شخصیت و روانشناسی اجتماعی در اینکه نگرش فرزند به والدین خود بسیار کلی تر از نگرش آنها نسبت به سایر افراد است، اتفاق نظر دارند (کوکس ، 1990). در روانشناسی نگرش به معنی اظهار علاقه یا عدم علاقه به یک شخصی، مکان، چیز یا اتفاق می باشد. نگرش مثبت دختر نسبت به پدرش بر زندگی مشترک او در آینده بسیار مؤثر است. رابطه والد-کودک روی بهزیستی روانشناختی کودک نقش بسزایی دارد (کاتروسکی،2008). این پژوهش درصدد است که با بررسی نگرش نوجوانان به والدین خود به رابطه آن با سبک های مقابله ای آنان در زندگی بپردازد. در ادامه به مهمترین اهداف و سوالات تحقیق اشاره ای گذرا خواهد شد.

اهمیت و ضرورت پژوهش :

وحدت و یکپارچگی خانواده، موضوعی است که امروزه مورد تأکید بسیاری از روان شناسان، جامعه شناسان، محافل بین المللی و سازمان های دولتی و غیر دولتی قرار دارد. اساس یک جامعه سالم را خانواده سالم میسازد. هر فردی در خانواده های به دنیا می آید، بزرگ می شود و تکامل مییابد . این خانواده سالم است که انسان سالم پرورش میدهد. خانواده سالم خانوادهای است که به نیازهای همه جانبه اعضای خود در گستره حیات توجه دارد و سعی می کند به انتظار ها و نیازها و نگرش کودکان به شیوه درست پاسخ دهد. همچنان که نوجوانان توانایی شناختی به دست میآورند، نگرش آنان در مورد والدینشان دستخوش تحولاتی می شود. والدین و فرزندانشان باید بتوانند در دوره نوجوانی روابط تازهای با یکدیگر برقرار کنند. والدین باید بتوانند نیاز نوجوانان را به استقلال متناسب با سنش بشناسند و آن را تشویق کنند. نوجوانان باید آزادی کافی داشته باشند تا بتوانند عقاید خود را به عنوان افرادی با نیازها و احساساتی مختص خود ابراز کنند و بتوانند تصمیماتی بگیرند و مسئولیت عواقب این تصمیمات را بر عهده بگیرند(ثنایی، 1389). دید و نگرش نوجوان به زندگی و اطرافیان تمام دنیای او را تشکیل میدهد. والدین با گفتارها و رفتارهای سنجیده می توانند به نوجوانان در گذار از این مرحله به مرحله جوانی کمک کنند. گاهی برخی والدین ناآگاهانه با رفتارها و صحبتهای نسنجیده باعث مشکلات زیادی برای نوجوانان می شوند که در سراسر زندگی او تأثیر منفی خود را نشان میدهد و همچنین باعث نگرش منفی نسبت به والدین خود می شود .
خانواده، يك سازمان اجتماعي كوچك است كه روابط اعضاي آن، بخصوص روابط والدين با فرزندان، مهم ترين عنصر شكل دهنده اين سازمان است. رشد مطلوب و سالم فرزندان در تمام ابعاد مرهون ارتباط مؤثر و مطلوب والدين با فرزندان مي باشد. تحليل هاي نظري و تجربي بسياري به ارتباط مؤثر والدين با فرزندان اختصاص يافته است و براي آن اهميت و ارزش خاصي قايل شده اند. از سوي ديگر، مطالعات و تحقيقات فراواني به اثر فرزند بر هر يك از والدين و ديگر اعضاي خانواده و يا بر كل خانواده به عنوان يك رابطه دوجانبه و تأثير متقابل توجه داشته اند، اما بررسي مباني روان شناختي ارتباط مؤثر و مطلوب والدين بر فرزندان از مهم ترين مسائل در حريم خانواده و سلامت رواني آن تلقّي مي شود. آگاهي و شناخت كافي و عميق از اين مباني مي تواند ما را در پرورش شخصيت سالم فرزندان در خانواده ياري رساند و روش هاي مناسب و مؤثر را براي چگونگي و نحوه ارتباط والدين با فرزندان به دست دهد.

اهداف پژوهش:

بر اساس مساله بيان شده و اهميت و ضرورت مطالعه تجربي آن اهداف اين تحقيق به صورت زير ترسيم مي گردد :
1. بررسی اثربخشی نگرش دانش آموزان به والدین که شامل نگرش به پدر و مادر میشود.
2. بررسی اثربخشی سبک های مقابله ای دانش آموزان در مقابله با مشکلات دوران نوجوانی در رابطه آن با نگرش نوجوان به والدینش
3. بررسی اثربخشی نگرش نوجوان به والدین با سبک های مقابله ای

پیشینه پژوهش :

– حجازی و دیگران (1389)، با هدف بررسی نگرش نوجوانان دختر نسبت به سامانه تربیتی والدین پژوهشی تحت عنوان «نگرش نوجوانان نسبت به سامانه تربیتی والدین» انجام داده¬اند. این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم نمونه 200 دانش آموز پایه سوم راهنمایی از مناطق شمالی و جنوبی شهر تهران صورت گرفته¬است. آزمودنی ها به پرسشنامه ای با دو محور اساسی:نحوه ارتباط والد-نوجوان و استقلال-خودمختاری نوجوان پاسخ دادند.نتایج نشان داد که از نظر نوجوانان والدین به طور کلی بخشنده و مهربان بوده، به عقاید فرزند احترام گذاشته و تاحدودی به وی آزادی عمل میدهند.یافته ها حاکی از تفاوت رفتار تربیتی والدین ساکن مناطق شمالی و جنوبی در زمینه های استقلال اعمال نظارت و کنترل بر رفتار نوجوان و برقراری رابطه توام با اعتماد میباشد.والدین نوجوانان مناطق شمالی در مقایسه با والدین نوجوانان مناطق جنوبی آزادی عمل بیشتری به فرزندمیدهند برای عقاید وی اهمیت بیشتری قائلند و با دوستان فرزند خود نیز رابطه بهتری دارند.
– کلانتر هرمزی و دیگران (1394)، با هدف بررسی رابطۀ بین احساس تنهایی و نگرش نسبت به پدر در بین نوجوانان تحقیقی ب عنوان «بررسی رابطه ی بین نگرش نوجوانان نسبت به پدر و احساس تنهایی» انجام می¬دهد. این پژوهش با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه می¬باشد. حجم نمونۀ پژوهش 235 نفر دانش آموز دبیرستانی (131 دختر و 104 پسر) تشکیل می دهند که به روش تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان مریوان انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند که بین نگرش نوجوان به پدر و احساس تنهایی رابطۀ مثبت معنی دار وجود دارد و هر چه نگرش نوجوان نسبت به پدر منفی تر باشد، بیشتر احساس تنهایی را تجربه می کند. در این اثر تأثیر سه متغییر جنسیت، ترتیب تولد و میزان درآمد خانواده نیز بررسی شد که نتایج بدین شرح است: جنسیت بر این رابطه تأثیر گذار است و همبستگی بین نگرش نوجوان به پدر و احساس تنهایی در پسران قوی تر از دختران است ولی ترتیب تولد و میزان درآمد خانواده بر این رابطه تأثیر نداشتند.
– پزوهشی با هدف تعیین رابطه بین شیوه نگرش فرزندان و بروز پرخاشگری در نوجوانان تحقیقی تحت عنوان «مطالعه رابطه بین شیوه نگرش فرزندان نوجوان به والدین و بروز پرخاشگری در نوجوانان» توسط علوی و دیگران (1385)، صورت گرفته است. این پژوهش به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه می¬باشد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی نواحی 7 گانه مشهد که از آن میان، 80 نفر به عنوان نمونه پژوهش به شیوه خوشه ای مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین نگرش فرزندان به والدین و پرخاشگری در نوجوانان رابطه معنادار وجود ندارد و تنها بین نگرش فرزندان به مادر و خصومت رابطه معنادار مشاهده شد.

– مرادیان و دیگران (1393)، با هدف تعیین نقش حرمت خود و نگرش فرزند به والدین در پیش بینی زورگویی پژوهشی تحت عنوان «حرمت خود، نگرش فرزندبه والدین و زورگویی در دانش آموزان» انجام داده اند. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد. این پژوهش به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه پژوهش 400 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر بجنورد و باروش نمونه‌گیری خوشه ای می‌باشد. نتایج نشان داد حرمت خود و نگرش فرزند به والدین، زورگویی را پیش‌بینی می کند. از آنجا که نگرش منفی فرزند به والدین از طریق سبک فرزندپروری مستبدانه والدین ایجاد می‌شود که در نتیجه باعث زورگویی در مدرسه می‌شود پیشنهاد والدین از سبک های فرزندپروری آگاه شوند و با تغییر دادن آنها از این پدیده پیشگیری کنند.
– پژوهشی با هدف بررسی رابطه نگرش نسبت به پدر با شادکامی، عزت نفس و پرخاشگری در دختران دبیرستانی شهرستان لامرد تحت عنوان «رابطه نگرش نسبت به پدر با شادکامی، عزت نفس و پرخاشگری در دختران دبیرستانی شهرستان لامرد» توسط کریمی نژاد و دیگران (1392)، صورت گرفته است. این تحقیق با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان لامرد است.حجم نمونه پژوهش 110 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای می¬باشد.یافته ها نشان می دهد که بین نگرش دختران دبیرستانی نسبت به پدر و شادکامی و عزت نفس رابطه معنادار وجود دارد. یعنی هرچه نگرش منفی نسبت به پدر بیشتر باشد شادکامی و عزت نفس کمتر و هرچه نگرش نسبت به پدر مثبت تر باشد احساس شادکامی و عزت نفس بیشتر می باشد. همچنین بین نگرش منفی نسبت به پدر و پرخاشگری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به نظر می رسد نگرش منفی نسبت به پدر نقش اساسی در به خطر انداختن سلامت دختران نوجوان دارد. برگزاری کارگاه های آموزشی برای والدین و نوجوانان در زمینه راه های برقراری ارتباط موثر توصیه می شود.
– میرزایی کوتنایی و دیگران ، با هدف بررسی رابطه بین تعامل والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه دانش -آموزان پژوهشی تحت عنوان «رابطه تعامل والد-فرزند با سطح زفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان» انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش‌آموزان دختر پایه پنجم مشغول به تحصیل در دبستان‌های دولتی شهر ساری در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 254 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده‌اند. یافته‌ها نشان میدهد نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجودرابطه منفی و معنادار بین تعامل والد-فرزند و ابعاد آن با پرخاشگری کل و خرده‌مقیاس‌های آن بود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تعامل والد- فرزند می‌تواند با 99 درصد اطمینان پرخاشگری کودکان را پیش‌بینی کند. با توجه به رابطه معنادار بین نوع رابطه والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه فرزندان، می¬توان نتیجه گرفت که چگونگی تعامل والدین با فرزندان عامل مهم و تعیین‌کننده در نوع رفتار کودکان از جمله پرخاشگری آنها است.

– متیو (2008) در بررسی نگرش صحیح به والدین بیان کردند که نگرش مثبت به مادر موجب اطاعت و پذیرش نسبت به والدین میگردد. با توجه به این که دانش آموزان متوسطه دوره اول در دوران حساس نوجوانی هستند و بررسی نگرش آنان در مورد والدین خود گامی اساسی در زمینه بازبینی تعاملات خانوادگی، پذیرش و فرصت های جدید برای آنان در خانواده است. کودکان و نوجوانان با داشتن ارتباط سالم با والدین خود رشد بهتری مییابند و حساسیت، زودرنجی و خوناباوری از بین میرود. یادگیری همدلی و همدردی بین والدین و فرزندانشان کمک بزرگی در جهت کاهش نگرانی ها، اضطراب ها و تنش های زندگی آنان میکند.
– بهروزی و دیگران (1391)، با هدف بررسی رابطه نگرش و میزان فعالیت بدنی والدین با نگرش و میزان فعالیت بدنی فرزندان تحقیقی با عنوان « رابطه نگرش و میزان فعالیت بدنی والدین با نگرش و میزان فعالیت بدنی فرزندان » انجام داده اند. این پژوهش به روش پیمایش و ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز (38000 هزار نفر) میباشد که تعداد 400 نفر (222 دختر و 178 پسر) با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند و همین تعداد نمونه برای والدین آنها در نظر گرفته شد که تعداد 357 نفر (93 درصد) در این پژوهش شرکت کردند. یافته‌های پژوهش نشان داد که بین نمره نگرش و میزان فعالیت بدنی دانش‌آموزان رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد. ضمناً رابطه بین میزان فعالیت بدنی والدین و نگرش فرزندان نسبت به فعالیت بدنی مثبت و معنی‌دار بود. با این‌که بین نگرش والدین و فرزندان نسبت به فعالیت بدنی و بین نگرش والدین نسبت به فعالیت بدنی و میزان فعالیت بدنی فرزندان رابطه معنی‌داری مشاهده نشد، ولی بین نگرش و میزان فعالیت بدنی والدین رابطه معنی‌داری وجود داشت. مقایسه سطح فعالیت بدنی آزمودنی‌ها نشان داد که فعالیت بدنی پدران بیشتر از مادران و فعالیت بدنی دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است . ضمناً نگرش دانش آموزان پسر نسبت به فعالیت بدنی از نگرش دانش آموزان دختر نسبت به فعالیت بدنی مثبت‌تر است، در حالی که نگرش مادران نسبت به فعالیت بدنی از نگرش پدران نسبت به فعالیت بدنی مثبت تر بود. بنابراین به نظر می‌رسد که میزان فعالیت بدنی والدین بیشتر از نگرش آن‌ها می‌تواند به نگرش و میزان فعالیت بدنی فرزندان مرتبط باشد.
– مندمی و دیگران (1395)، ا هدف بررسی نگرش فرزند به والدین در دانش آموزان متوسطه دوره اول پژوهشی تحت عنوان «نگرش فرزندان نسبت به والدین خود» انجام داده¬اند. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر مریوان می¬باشد که یک نمونه 163 نفری از بین آنها به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب گردیده-است. یافته ها نشان می¬دهد که تفاوت معنادار بین میانگین¬های دوگروه دختران و پسران نسبت به رابطه با مادر نشان می¬دهد که نگرش دختران نسبت به مادرانشان منفی تر از پسران است.

– پژوهشی با هدف رابطه ی سبک¬های دلبستگی و راهبرد های حل تعارض فرزند-والد با نگرش فرزندان نسبت به والدین تحت عنوان « رابطه ی سبک¬های دلبستگی و راهبرد های حل تعارض فرزند-والد با نگرش فرزندان نسبت به والدین» توسط سپاه منصور و دیگران (1388)، صورت گرفته¬است. روش این پژوهش پیمایش و ابزار تحقیق، پرسشنامه می¬باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد سال تحصیلی 87-88 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می¬باشد که تعداد 150 نفر به عنوان حجم نمونه به روش مرحله ای اتنتخاب گردیده است. یافته ها نشان می¬دهد که بین سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی با نگرش نسبت به پدر مادر رابطه ای منفی و بین سبک دلبستگی دوسوگرا با نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد.

مدل مفهومی
فرضیه ها یا سوالات پژوهش :

1. وضعیت نگرش پاسخگویان(دانش آموزان) به والدین(به تفکیک پدر و مادر) چگونه است؟
2. وضعیت نوجوانان در سبک های مقابله ای(سه سبک کارآمد، ناکارآمد و مراجعه به دیگران) چگونه است؟
3. آیا بین نگرش نوجوان با روش سبک های مقابله ای رابطه ای معناداری وجود دارد؟
4. نگرش به والدین چه تاثیری بر سبک های مقابله ای دارد؟
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش (به تفکیک) :

تعاریف مربوط به نگرش:

نگرش را از سه جنبه می‌توان تعریف کرد:
الف) تعریف نگرش به عنوان یک «واکنش ارزشی یا عاطفی»،
ب) تعریف نگرش به عنوان یک «آمادگی برای پاسخ دادن»،
ج) تعریف نگرش به عنوان «منظومه‌ای از عناصر شناختی، عاطفی و رفتاری»
پژوهشگران جامعه شناسی و روان شناسی، واژه ” نگرش” را مناسب ترین معادل برای”Attitude” معرفی کرده‌اند. اما از سوی دیگر معادل‌های متعددی نیز همچون، «طرز تلقی»، «وجهه نظر»، «بازخورد»، «وضع روانی»، «ایستار»، «گرایش»، «هیأت روانی»،«طرز فکر»، «شیوه رفتار» و … برای این واژه مورد استفاده قرار گرفته است. ولی اکنون اصطلاح نگرش، قبول عام یافته و به صورت های مختلف نیز تعریف شده است. نگرش یک سازه فرضی است، زیرا به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست، بلکه بیشتر با اظهارات کلامی و رفتاری همراه است (کریمی، 1387).
نگرش، از مفاهیم کاربردی در علم روان‌شناسی اجتماعی است. این اصطلاح در دهه 1950 به بعد متداول گردید و امروزه یکی از مهم­ترین مفاهیم مورد استفاده در روان‌شناسی اجتماعی آمریکا می‌باشد.
ترکیب شناخت‌ها، احساس‌ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز گویند(کریمی، 1373).
یکی از اولین کسانی که از واژه نگرش ذهنی استفاده کرد، هربرت اسپنسر بود. وی در یکی از نخستین آثار خود در سال 1862 نوشت: داوری صحیح درباره پرسش‌های مورد بحث تا اندازه‌ای به نگرش‌ها در هنگام شنیدن ناله یا شرکت در مناقشه بستگی دارد و برای داشتن نگرش صحیح لازم است میانگین درستی یا نادرستی باورهای انسانی را بدانیم(آلپورت، جونز، ادوارد؛ 1371).
از جمله تعاریفی که شاید جامع تر از بقیه باشد، تعریف کمبرت و همکاران(1964 به نقل از مسعودی، 1390) است: “نگرش عبارت است از یک روش نسبتاً ثابت در فکر، احساس و رفتار نسبت به افراد، گروه ها و موضوع­های اجتماعی وسیع تر، هر گونه حادثه ای در محیط فرد”.
طبق نظر فریدمن و همکارانش(1970، به نقل از کریمی، 1387)، نگرش نظامی با دوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی و یک عنصر تمایل به عمل است.
مؤلفه عاطفی شامل هیجانات و عاطفه فرد نسبت به موضوع، خصوصاً ارزیابی های مثبت و منفی است. مؤلفه ی رفتاری چگونگی تمایل به عمل فرد در راستای موضوع را شامل می گردد. مؤلفه ی شناختی شامل افکاری که فرد درمورد آن موضوع نگرش خاص دارد شامل: حقایق، دانش و عقاید(تیلور، پپلا و سیرز، 2003). این سه عنصر تحت عنوان مدل سه بخشی نگرش معرفی شده اند(شیفمن و کانوک، 1977؛ به نقل از مسعودی، 1390).
کرچ و کراچفیلد (به نقل از کریمی 1387)می‌نویسند:”ترکیب شناخت‌ها، احساس‌ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص‌ نسبت به آن چیز می‌گویند. “
طبق تعریف ترستون یکی از پیشگامان برجسته سنجش نگرش، نگرش عبارت از یک واکنش ارزشی یا عاطفی نسبت به موضوع نگرش است. به بیان دیگر، از نظر ترستون وقتی فرد نسبت به موضوعی، ارزیابی یا احساس خود را بیان می‌کند، نگرش خود را نسبت به آن موضوع نشان داده است. تعریف آلپورت از نگرش، نوع دوم آن است. طبق تعریف آلپورت نگرش عبارت است از: یک حالت آمادگی روانی عصبی، برای پاسخ دادن که از خلال تجربه سازمان یافته، بر پاسخ (رفتار) فرد نسبت به همه اشیا و موقعیت‌هایی که با آن‌ها در ارتباط می‌باشد، تأثیری جهت‌دهنده یا پویا می‌گذارد.
سومین تعریف نگرش عبارت است از: منظومه‌ای از عناصر شناختی، عاطفی و رفتاری. این تعریف که توسط طرفداران نظریه شناختی عرضه شده است و امروزه هم مورد قبول بسیاری از روانشناسان اجتماعی است، می‌گوید که هر نگرش تنها یک ارزیابی (یا قضاوت عاطفی) یا آمادگی برای پاسخ صرف نیست، بلکه نگرش، ترکیب یا منظومه‌ای است که هم عنصر شناختی دارد (اطلاعاتی که فرد درباره موضوع نگرش دارد)، هم عنصر عاطفی (قضاوت عاطفی که فرد نسبت به موضوع نگرش دارد) و هم عنصر آمادگی برای پاسخ یا رفتار(مسعودی، 1390).

طرح پژوهش ( نوع و روش پژوهش):

این تحقیق از نوع کاربردی است که جمعیت آن عبارت است از دانش آموزان 13 تا 15 ساله دختر مشغول به تحصیل در دبیرستان متوسطه اول انیس خوشقدم میباشند که تعداد آن ها برابر با 200 نفر میباشد. حجم نمونه در این تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 134 نفر محاسبه شد که به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب خواهد شد.
جامعه آماری ( حجم جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری):

ابزار و روش گردآوری داده ها و روایی و پایایی آن:

در اين تحقيق از پرسشنامه نگرش فرزند به والد هودسن (1992) كه شامل 25 سوال ميباشد ، استفاده خواهد شد . اين پرسشنامه 25 سوالي توسط مقياس ليكرتي كه گزينه 1 (هيچ وقت) و گزينه 7 (هميشه) نمره گذاري ميشود كه شامل اندازه گيزي ميزان رضايت نوجوان از رابطه با پدر و مادرش ميباشد . همچنين در اين تحقيق از پرسشنامه مقابله نوجوان كه در سال 1993 توسط فرايد نبرگ و لوئيس با هدف اندازه گيري نحوه مقابله در نوجوانان 18- 12 ساله و بر مبناي نظريه لازاروس طراحي شده است . مصاحبه با افراد نوجوان آشكار ميكند كه تنوع گسترده اي در اعمال مقابله اي مورد استفاده آنها وجود دارد ، در اين آزمون 18راهبرد از راهبرد هاي مقابله اي در قالب 80 ماده مورد سوال قرار ميگيرد كه شامل 18 مقياس و 18 راهبرد مقابله اي در سه سبك كلي طبقه بندي شده است و كارآمدي يا ناكارآمدي مقابله اي نوجوان را نشان ميدهد . آزمودني بر اساس يك طيف 5 گزينه اي ليكرتي كه 1 = (اين عمل را انجام نميدهم) تا 5 = (هميشه اين عمل را انجام ميدهم) ، علامت گذاري ميكند .فرايد نبرگ و لوئيس همبستگي 44% تا 84% را گزارش داده اند . گلاي شاد و همكاران (1989) به نقل از داعي پور (1378) پايايي این آزمون را 6% گزارش كرده اند . ترجمه و هنجاریابی این آزمون در سال 1378 به وسیله داعی‌پور انجام شده است و همبستگی به دست آمده بین راهبردهای هجده‌گانه، بین 29/0 تا 88/0 محاسبه گردیده است.

روش تجزیه و تحلیل داده ها:

برای تحلیل داده¬ها از تحلیل مدل معادلات ساختاري استفاده می¬شود. مدلیابی ساختاري یک تکنیک نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیره و به بیان دقیق¬تر، بسط مدل خطی عمومی است که به محقق امکان می¬دهد، مجموعه¬اي از معادلات رگرسیون را به گونه¬اي همزمان مورد آزمون قرار دهد. براي تحلیل داده ها از نرم افزار Amos و روش مدل¬هاي معادلات ساختاري استفاده می شود.
این پرسشنامه استاندارد بوده و اعتبار و پایایی آن توسط کارشناسان در پژوهش¬های مختلف به اثبات رسیده است. آلفاي كرونباخ اين پرسشنامه 87% است كه توسط عبدالله زاده و همكاران در سال 1387 پايايي و روايي آن در ايران سنجيده شده است.

منابع

احمدی،م؛ (1390). مبانی روانشناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان در محیط خانواده. مجله معرفت، شماره104.
افراسیابی،م؛ اکبرزاده،ن؛(1396). بررسی مقایسه شیوه های مقابله با استرس در نوجوانان عادی و بزهکار شهر تهران- مجله مطالعات روان شناختی. دوره2 شماره1.
امیرحسینی،ز؛ (1390). اصول و شیوه های مؤثر در ارتباط والدین و فرزندان، مجله طهورا سال چهارم شماره11.
انیسی،ج؛ سلیمی،ح؛ و همکاران؛ (1386). بررسی مشکلات رفتاری نوجوان، مجله علوم رفتاری، شماره2، ص163-170.
بافکری،خ؛ (1396). تاثیر سبک های مقابله ای به روش بحث گروهی در رویارویی با موقعیت استرس زا در دانش آموزان دبیرستان، دانشگاه علوم پزشکی تهران.
پورحسن،م؛ صحرایی،س؛ ثمرخی،آ؛ (1393). مقاله رابطه سبک های مقابله ای با اختلالات سوک در دختران نوجوان.
داعی پور،پ؛ (1390). بررسی مقدماتی مقیاس مقابله ای نوجوان در دانش آموزان شهر تهران؛ پایانامه ارشد روان شناسی بالینی، انستیتو روان پزشکی تهران.
شاهمیری،ح؛ و همکاران؛ (1387). رابطه راهبردهای مقابله ای با ویژگی های فردی و شدت افسردگی؛ مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، شماره28، ص81- 86 .
طالبی،ف؛ (1392). مقایسه سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای در نوجوانان بد سرپرست و بی سرپرست.
فرامرزی؛س؛ و همکاران؛ (1392). رابطه سبک های مقابله ای با افسردگی پسران و دختران نوجوان.
قمری،م؛ و همکاران، (1393). رابطه ابعاد عملکرد خانواده با تعارض والد-نوجوان، در بین دانش آموزان مقطع راهنمایی، فصل نامه فرهنگی زنان و خانواده، سال هشتم، شماره26.
کریمی نژاد،ه؛ و همکاران؛ (1392). رابطه نگرش نسبت به پدر با شادکامی-عزت نف و پرخاشگری بر دختران دبیرستانی شهرستان لامرد. مجله نسیم تندرستی، دوره2، شماه3.
کلانتر هرمزی،آ؛ و همکاران؛ (1392). بررسی همبستگی میان رابطه پدر- فرزندی و کفایت اجتماعی در نوجوانان. مجله فرهنگ مشاوره و روان درمانی، شماره16.
کلانتر هرمزی،آ؛ و همکاران؛ (1393). تاثیر آموزش حقوق متقابل والد- فرزند از دیدگاه آموزه های اسلامی بر کاهش تعارضات والد- فرزند؛ مجله فرهنگ مشاوره و روان درمانی، سال پنجم، شماره19.

تهیه کننده و تایید کننده مطلب : مشاور محترم آموزشگاه صدیقه قاسمیان


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20